ابوالفضل سلمی مروزیمحمد بن محمد بن احمد بن عبدالله بن عبدالحمید، مشهور به «ابوالفضل سلمی مروزی» و «حاکم الشهید» میباشد. فهرست مندرجات۲ - اساتید ۳ - شاگردان ۴ - عالم مرو ۵ - اهل تقوا ۶ - قضاوت ۷ - وزارت ۸ - تألیفات ۸.۱ - دیدگاه سمعانی ۸.۲ - دیدگاه جوزجانی ۸.۳ - دیدگاه دیگر ۹ - قتل مروزی ۹.۱ - دیدگاه خواندمیر ۹.۲ - دیدگاه دیگر ۱۰ - تاریخ قتل ۱۰.۱ - دیدگاه اول ۱۰.۲ - دیدگاه دوم ۱۰.۳ - دیدگاه سوم ۱۱ - پانویس ۱۲ - منبع ۱ - معرفی ابوالفضل سلمی مروزیمحمد بن محمد بن احمد بن عبدالله بن عبدالحمید، مشهور به «ابوالفضل سلمی مروزی» و «حاکم الشهید» میباشد. [۱]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۲، ص۳۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
[۲]
اولو بغدادی، اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
او عالمی بزرگ و از فقهای مذهب حنفی، [۴]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸ ـ ۱۴۷، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۵]
اولو بغدادی، اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
و در زمان خویش پیشوای مذهبی حنفیان بوده است.از دوران ابتدایی زندگی وی اطلاعات چندانی در دست نیست. ۲ - اساتیدابوالفضل سلمی مروزی به منظور کسب علم به شهرهای بسیاری از جمله نیشابور، مرو، ری، بغداد، مکه، مصر و بخارا سفر کرد [۹]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸-۱۴۷، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
و از محضر برخی عالمان آن زمان بهره برد؛ از جمله اساتید وی که مروزی از آنها استماع حدیث کرده است، میتوان به محمد بن حمدویه، یحیی بن ساسویه ذهلی، هیثم بن خلف الدوری اشاره کرد.«او در مرو از محضر محمد بن حمدویه هورقانی، یحیی بن ساسویه و محمد بن عصام، در نیشابور از عبدالله بن شیرویه، در ری از ابراهیم بن یوسف هسنجانی، در بغداد از هیثم بن خلف دوری و احمد بن حسن صوفی، در کوفه از احمد بن سلیمان مصری و در بخارا از محمد بن سعید، حماد بن احمد، حسن بن سفیان نسوی و عبدالله بن محمود سعدی بهره برد». ۳ - شاگردانجماعتی نیز از محضر او کسب علم کردهاند. وی در زمانی که منصب قضاوت را بر عهده داشت، نزد امیر سامانی میآمد و به او فقه میآموخت. سمعانی مینویسد: «تمام مشایخ خراسان و پیشوایان آن دیار از محضر او بهره بردند». و برخی نیز از او حدیث روایت کردهاند که از جمله آنها میتوان به ابوعبدالله حاکم، صاحب تاریخ نیشابور اشاره کرد. [۱۷]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۴ - عالم مرواز مروزی به عنوان عالم مرو و شیخ حنفیه، فقیه، محدث و شاعر یاد کردهاند. ۵ - اهل تقوامنابع او را به عنوان فردی با تقوا و اهل نماز شب و روزه ذکر کردهاند. منابع مینویسند او روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه میگرفت و اهل شبزندهداری در سفر و حضر بود. نرشخی مینویسد: به روزگار او در دنیا به علم و زهد کسی مثل او نبود. [۲۳]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۷-۶، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۶ - قضاوتمروزی به مقام قضاوت در شهر بخارا دست یافت. او سالهای بسیاری در بخارا به این شغل مشغول بود. عدل و انصاف او عمومیت داشت و از این جهت مورد اعتراض کسی واقع نشد. [۲۵]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۷-۶، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۷ - وزارتوی سرانجام منصب وزارت امیر نوح بن نصر سامانی را به عهده گرفت. [۲۶]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸-۱۴۷، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۲۸]
خواند میر، دستور الوزراء، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۱۷، ص۱۰۹.
امیر سامانی زمام همه امور را به وی سپرد؛ هرچند مروزی از اسم و رسم وزارت امتناع داشت و چندان دلبستگی به این عنوان نداشت، بلکه بیشتر به دنبال علم و یاری رساندن به نیازمندان بود. ۸ - تألیفاتابوالفضل مروزی دارای تألیفات بسیاری بوده است و این تألیفات به قول سمعانی: «دال بر فضل اوست». از جمله تألیفات وی میتوان به کتابهای الکافی [۳۳]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۳۴]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۲، ص۳۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
[۳۵]
اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
و المنتقی [۳۶]
اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
که در فروع مذهب حنفیه نگاشته شدهاند [۳۷]
اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
و الغرر در علم فقه و المستخلص من الجامع [۳۸]
اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
اشاره کرد. شرح الجامع و اصول الفقه نیز از دیگر آثار وی میباشند. ۸.۱ - دیدگاه سمعانیبنا به نقل سمعانی، شخصی در خواب دید آتشی از آسمان نازل شد و بر قبر حاکم شهید (ابوالفضل مروزی) وارد شد. در همین زمان کتاب «الکافی» او آمد و بین قبر او و آتش فاصله انداخت و آتش بازگشت. ۸.۲ - دیدگاه جوزجانیبنا به نقل منهاج سراج جوزجانی، این کتاب در نقل مذهب حنفی مورد اعتماد است و نسخهای از آن در مخطوطات مکتبه مصر محفوظ است. [۴۱]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۲، ص۳۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
۸.۳ - دیدگاه دیگرسمعانی به توجه زیاد وی به تألیف و کتابت اشاره دارد. وی پس از اشاره به این مطلب مینویسد: ابوالعباس بن حمویه از وی گله و شکایت کرده که ما نزد او میرفتیم و وی با ما سخنی نمیگفت و در حالی که مشغول نوشتن بود، به ما توجهی نمیکرد. همچنین سمعانی به نقل از «حاکم ابوعبدالله حافظ» نقل میکند: شب جمعهای در مجلس املاء حاکم ابوالفضل (مروزی) حاضر بودم، امیر علی بن ابیبکر بن مظفر (از متنفذان دوره سامانی) وارد شد. مروزی بدون اینکه از جایگاه خویش حرکت کند، تنها پیش پای او برخاست. سپس از او عذر خواست و گفت امروز روز شما (روز دیدار با شما و وقت ملاقات شما) نیست. مروزی شش هزار حدیث از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) حفظ کرده بود. ۹ - قتل مروزیلشکریان امیر نوح سامانی در ایام وزارت مروزی، از مروزی شکایت کردند که به آنها رسیدگی نکرده است و از امیر خواستند که وی را در اختیارشان گذارد و تهدید کردند در غیر این صورت علیه خود او شورش خواهند کرد. نوح با خواسته آنها موافقت کرد. مروزی وقتی متوجه این امر شد، غسل کرده و کفن پوشید و به نماز ایستاد. لشکریان وی را در وقت نماز [۴۵]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
و در حالی که در سجده بود به قتل رساندند.۹.۱ - دیدگاه خواندمیرخواندمیر در خصوص کینه سپاهیان از او مینویسد: «... ابوالفضل در باب کفایت اموال سلطانی سعی فراوانی به جای آورده و راههای منافع امرا و لشکریان را مسدود گردانید. آن جماعت، کینه وزیر را در دل گرفته؛ سپس شرط همراهی و خدمت خویش را به امیر نوح، سپردن مروزی را به خویش قرار دادند. سپس بر قتل او در جمادی الاولی سال ۳۳۵ مبادرت کردند». [۴۹]
خواند میر، دستور الوزراء، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۱۷، ص۱۰۹.
۸.۳ - دیدگاه دیگربرخی نویسندگان از «شهادت» وی سخن گفتهاند و حتی نام «الحاکم الشهید» [۵۱]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۲، ص۳۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
و یا «الشهید» را برای او برگزیدهاند. و نوشتهاند وی همواره از خداوند طلب شهادت میکرد. ۱۰ - تاریخ قتلدرباره تاریخ قتل مروزی چند دیدگاه وجود دارد: ۱۰.۱ - دیدگاه اولنرشخی در خصوص زمان کشته شدن او، به نقل از منابع مختلف مینویسد: « ابن اثیر و خواندمیر ، قتل او را در جمادی الاولی سال ۳۳۵ دانستهاند و گردیزی در زین الاخبار نیز همان سال را بدون تعیین ماه اختیار کرده. ۱۰.۲ - دیدگاه دومولیکن سمعانی و ابن جوزی و دیگران در ربیع الثانی سال ۳۳۴ نوشتهاند. [۵۵]
نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۴۸، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۱۰.۳ - دیدگاه سومجوزجانی، اسماعیل باشا و ابن کثیر نیز سال درگذشت (قتل) او را سال ۳۳۴ نوشتهاند. [۵۶]
جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۲، ص۳۱۷، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳.
[۵۸]
اولو بغدادی، اسماعیل باشا، هدیة العارفین، ص۳۷، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
۱۱ - پانویس۱۲ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابوالفضل سلمی مروزی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۲/۲۲. ردههای این صفحه : تراجم | درگذشتگان سال 334 (قمری) | علمای اهل سنت | علمای قرن چهارم | فقهای حنفی | کارگزاران حکومت سامانی
|